markPostAsRead(9717);
ترجمه تحتاللفظی:
حافظ بیهقی گفت: ابو عبدالرحمن سلمی گفت، اسماعیل بن عبدالله المیکالی گفت، علی بن سعد عسکری به ما گفت، ابو امیه عبدالله بن محمد بن خلاد واسطی به ما گفت، یزید بن هارون گفت، مستلم بن سعید گفت، حبیب بن عبدالرحمن بن حبیب بن اساف از پدرش از جدش، حبیب بن اساف روایت کرد که گفت: من و مردی از قومم نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در یکی از غزواتش رفتیم و گفتیم: ما دوست داریم که با شما در این غزوه شرکت کنیم.
فرمود: آیا اسلام آوردهاید؟ گفتیم: نه. فرمود: «ما از مشرکان علیه مشرکان کمک نمیگیریم.» پس اسلام آوردیم و من در جنگ همراه رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شرکت کردم. ضربهای بر شانهام اصابت کرد که باعث شد دستم بیحس شود و آویزان گردد.
پس نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم آمدم و او در آن تف کرد و آن را به هم چسباند. شانهام بهبود یافت. من کسی را که به من ضربه زده بود کشتم. سپس با دختر کسی که به من ضربه زده و او را کشته بودم ازدواج کردم. او (همسرم) میگفت: «خدا مردی را از تو نگیرد که این شانهپوش (زخم) را برایت درست کرد.» من میگفتم: «خدا مردی را از تو نگیرد که پدرت را سریعتر به آتش (دوزخ) فرستاد.»
و امام احمد این حدیث را از یزید بن هارون با همان اسناد روایت کرده، اما در آن ذکر نکرده که پیامبر در آن تف کرد و شانهام بهبود یافت.
قَالَ الْحَافِظُ الْبَيْهَقِيُّ: أَنَا أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِيُّ، أَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَبْدِ الله الميكالى، ثنا على بن سعد العسكري، أنا أَبُو أُمَيَّةَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَلَّادٍ الْوَاسِطِيُّ، ثَنَا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ، أَنَا الْمُسْتَلِمُ بْنُ سَعِيدٍ، ثَنَا حَبِيبُ بْنُ عَبْدِ الرحمن بن حبيب بن أساف عن أبيه عن جده حبيب بْنِ إِسَافٍ قَالَ: أَتَيْتُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، أَنَا وَرَجُلٌ مِنْ قَوْمِي فِي بَعْضِ مَغَازِيهِ فَقُلْنَا: إِنَّا نَشْتَهِي أَنْ نَشْهَدَ مَعَكَ مَشْهَدًا، قَالَ: أَسْلَمْتُمْ؟ قُلْنَا: لَا، قَالَ: فَإِنَّا لَا نَسْتَعِينُ بِالْمُشْرِكِينَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ، قَالَ: فَأَسْلَمْنَا، وَشَهِدْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَصَابَتْنِي ضَرْبَةٌ عَلَى عَاتِقِي فَجَافَتْنِي، فَتَعَلَّقَتْ يَدِي، فَأَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَتَفَلَ فِيهَا وَأَلْزَقَهَا فَالْتَأَمَتْ وَبَرَأَتْ وَقَتَلْتُ الَّذِي ضَرَبَنِي، ثُمَّ تَزَوَّجْتُ ابْنَةَ الَّذِي قَتَلْتُهُ وَضَرَبَنِي، فَكَانَتْ تَقُولُ: لَا عَدِمْتَ رَجُلًا وَشَّحَكَ هَذَا الْوِشَاحَ، فَأَقُولُ: لَا عَدِمْتِ رَجُلًا أَعْجَلَ أَبَاكِ إِلَى النَّارِ وَقَدْ رَوَى الْإِمَامُ أَحْمَدُ هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ يَزِيدَ بْنِ هَارُونَ بِإِسْنَادِهِ مِثْلَهُ وَلَمْ يَذْكُرْ فَتَفَلَ فِيهَا فَبَرَأَتْ.
این کتاب ها در منبر های مسجد به کودکان و جوانان ما آموختانده می شود. نگذارید این گونه دروغ ها ادامه بیابد. التماس تفکر
No results available
No results available
عالی0%
خیلی خوب0%
خوب0%
نسبتا خوب0%
دوست ندارم0%
No results available
No results available
از شما که در نظر دارید با کمک مالی خود، به فعالیت های سازمان غیرانتفاعی ایکس مسلم کمک کنید، صمیمانه سپاسگزاریم.
ایکس مسلم، یک سازمان غیرانتفاعی است که با هدف آزادی کشور عزیز ما از خرافات اسلامی، در میان هموطنان خود که در سراسر جهان زیست میکنند، فعالیت می کند. ما معتقدیم که اسلام دینی خشونتزا، تروریست پرور و زن ستیز است. ما تلاش می کنیم تا این پیام را به گوش جهانیان برسانیم و به مسلمانانی که به حقوق بشر ارزش قائل هستند، کمک کنیم تا با تفکر مستقل و خردمندانه، به باورهای خود بنگرند.
آزادی، توانایی انسان در انتخاب مسیر زندگی خود است. آزادی انتخاب، آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی حرکت، آزادی تجمع، آزادی اعتراض، آزادی از شکنجه، آزادی از تبعیض، همه و همه از ابعاد مختلف آزادی هستند. آزادی، شرط لازم برای زندگی انسانی است. انسان بدون آزادی، نمیتواند به شکوفایی و رشد خود برسد. آزادی، به انسان اجازه میدهد تا استعدادها و تواناییهای خود را پرورش دهد، به دنبال اهداف خود برود و در جامعه مشارکت کند.