-
-
Menu
- صفحه نخست
- خداناباوری
- کتابخانه
- کتابهای صوتی
- پست ها و مقالات
- انجمن گفتگو
- افغانستان
- اسلام
- مذهب
- علم
- جهان
- سیاست
- معنای زندگی
- هوش مصنوعی
- افزودن پست
- یک سوال بپرس
- افزودن لینک دهنده
-
Connect
مسئله ۲۲۱۸ – اگر تعداد شاهدان زنا به چهار نفر نرسد
ابو محمد (رحمه‌الله) گفت: گروهی گفته‌اند: اگر تعداد شاهدان به چهار نفر نرسد، حد قذف بر آن‌ها جاری می‌شود.
روایت درباره ابو بکره و زیاد:
عبدالله بن ربیع از عبدالله بن محمد بن عثمان از احمد بن خالد از علی بن عبدالعزیز از حجاج بن منهال از حماد بن سلمة از علی بن زید بن جدعان از عبدالرحمن بن ابی بکره نقل کرده است که:
ابو بکره، زیاد، نافع و شبل بن معبد در خانه‌ای در طبقه بالا بودند، و مردی در طبقه پایین. ناگهان باد وزید و پرده کنار رفت، و مردی را بین ران‌های زنی دیدند. برخی از آن‌ها گفتند: «آنچه را که می‌بینید، آزموده شده‌اند.» سپس همگی توافق کردند که شهادت دهند.
زمانی که وقت نماز عصر رسید، آن مرد خواست که برای مردم نماز بخواند، اما ابو بکره مانع شد و گفت: «به خدا قسم که تو بر ما نماز نمی‌خوانی، زیرا ما آنچه را که دیدیم، دیدیم.» مردم گفتند: «او را رها کنید تا نماز بگزارد، زیرا او امیر است.» سپس این ماجرا را برای عمر نوشتند. عمر نوشت: «آن‌ها را نزد من بیاورید.»
وقتی آمدند، ابو بکره، نافع و شبل شهادت دادند، اما زیاد گفت: «من حرکاتی دیدم، و چیزی دیدم، اما نمی‌دانم که آیا آمیزش صورت گرفته یا نه.» پس عمر سه نفر را شلاق زد، اما زیاد را مجازات نکرد.
ابو بکره گفت: «آیا مرا شلاق زدید؟» گفتند: «بله.» گفت: «پس من به خدا هزار بار شهادت می‌دهم که او این کار را انجام داد.» عمر خواست که دوباره او را شلاق بزند، اما علی بن ابی طالب گفت: «اگر شهادت ابو بکره به اندازه شهادت دو مرد ارزش دارد، پس آن مرد را سنگسار کن؛ وگرنه شما قبلاً او را مجازات کرده‌اید.»
عن يده بالباطل وليس الا أحد وجهين لا ثالث لهما، أما جواز هبته فهو قول ابن عباس. وأما ابطاله فهو قول ابن عمر: فالرقبة في كلا الوجهين باقية على ملك مالكها لا يحل سوى ذلك أصلا، وأما قول الزهري فخطأ أيضا لا يخلو وطئ الفرج الذي أحل له من أحد وجهين لا ثالث لهما، إما أن يكون زانيا فعليه حد الزنا من الرجم والجلد أو الجلد والتغريب أو يكون غير زان فلا شئ عليه، وأما الاقتصار على مائة جلدة فلا وجه له ولا يلحق الولد ههنا أصلا جاهلا كان أو عالما لانها ليست فراشا أصلا ولا له فيها عقد ولا مهر عليه أيضا لان ماله حرام الا بنص أو اجماع ولم يوجب عليه المهر ههنا نص ولا اجماع وعلى المحلل التعزير ان كان عالما فان كانوا جهالا أو أحدهم فلا شئ على الجاهل اصلا * 2218 مسألة – الشهود في الزنا لا يتمون أربعة – قال أبو محمد رحمه الله: قال قوم: إذا لم يتم الشهود أربعة حدوا حد القذف كما نا عبد الله بن ربيع نا عبد الله ابن محمد بن عثمان نا احمد بن خالد نا علي بن عبد العزيز نا الحجاج بن المنهال نا حماد بن سلمة أنا علي بن زيد بن جدعان عن عبد الرحمن بن أبي بكرة أن أبا بكرة وزيادا ونافعا وشبل ابن معبد كانوا في دار أبي عبد الله في غرفة ورجل في أسف ذاك إذ هبت ريح ففتحت الباب ووقعت الشقة فإذا رجل بين فخذيها فقال بعضهم: قد ابتليا بما ترون فتعاهدوا وتعاقوا على أن يقوموا بشهادتهم فلما حضرت صلاة العصر أراد الرجل ان يتقدم فيصلي بالناس فمنعه ابو بكرة وقال لا والله لا تصلي بنا وقد رأينا ما رأينا فقال الناس: دعوه فليصل فانه الامير واكتبوا بذلك إلى عمر فكتبوا إلى عمر فكتب عمر بن الخطاب أن اقدموا علي فلما قدموا شهد عليه أبو بكرة. ونافع. وشبل وقال زياد: قد رأيت رعة سيه ورأيت ورأيت ولكن لا أدري أنكحها أم لا فجلدهم عمر الا زيادا فقال أبو بكرة: ألستم قد جلدتموني قالوا: بلى قال: فأشهد بالله الف مرة لقد فعل فأراد عمر بن الخطاب ان يجلده الثانية فقال علي بن ابي طالب: ان كانت شهادة ابي بكرة شهادة رجلين فارجم صاحبك وإلا فقد جلد تموه * حدثنا حمام نا ابن مفرج نا ابن الاعرابي نا الدبري نا عبد الرزاق عن معمر عن الزهري عن ابن المسيب قال شهد علي المغيرة بن شعبة ثلاثة بالزنا ونكل زياد فجلد عمر الثلاثة وقال لهم: توبوا تقبل شهادتكم فتاب اثنان ولم يتب ابو بكرة فكانت لا تقبل شهادته وابو بكرة اخو زياد لامه فحلف ابو بكرة أن لا يكلم زيادا ابدا فلم يكلمه حتى مات * ومن طريق عبد الرزاق عن معمر عن بديل العقيلي عن ابي الوضاح قال: شهد ثلاثة نفر على رجل وامرأة
از شما که در نظر دارید با کمک مالی خود، به فعالیت های سازمان غیرانتفاعی ایکس مسلم کمک کنید، صمیمانه سپاسگزاریم.
ایکس مسلم، یک سازمان غیرانتفاعی است که با هدف آزادی کشور عزیز ما از خرافات اسلامی، در میان هموطنان خود که در سراسر جهان زیست میکنند، فعالیت می کند. ما معتقدیم که اسلام دینی خشونتزا، تروریست پرور و زن ستیز است. ما تلاش می کنیم تا این پیام را به گوش جهانیان برسانیم و به مسلمانانی که به حقوق بشر ارزش قائل هستند، کمک کنیم تا با تفکر مستقل و خردمندانه، به باورهای خود بنگرند.
آزادی، توانایی انسان در انتخاب مسیر زندگی خود است. آزادی انتخاب، آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی حرکت، آزادی تجمع، آزادی اعتراض، آزادی از شکنجه، آزادی از تبعیض، همه و همه از ابعاد مختلف آزادی هستند. آزادی، شرط لازم برای زندگی انسانی است. انسان بدون آزادی، نمی‌تواند به شکوفایی و رشد خود برسد. آزادی، به انسان اجازه می‌دهد تا استعدادها و توانایی‌های خود را پرورش دهد، به دنبال اهداف خود برود و در جامعه مشارکت کند.
