markPostAsRead(11021); نادیا انجمن: شاعر افغان، قربانی خشونت اسلامی، نماد حقوق زنان

نادیا انجمن

  • زمان مطالعه
  • 10
  • دقیقه
  • 76
  • نفر مطلب را مطالعه کرده
نادیا انجمن: صدای شاعری خاموش‌شده، میراثی پابرجا
نادیا انجمن

مقدمه: شاعر و سرنوشت غم‌انگیز او

نادیا انجمن (متولد ۶ جدی ۱۳۵۹، درگذشته ۱۵ عقرب ۱۳۸۴)، شاعری جوان و تحسین‌شده از هرات افغانستان بود که در سن ۲۴ یا ۲۵ سالگی به طرز فجیعی جان باخت. او به خاطر سرایش غزل و شعر نو شهرت داشت. نام مستعار «انجمن» را به افتخار انجمن ادبی هرات، که برایش بسیار عزیز بود، برگزیده بود.

مرگ او نه یک پایان طبیعی، بلکه نتیجه‌ای دلخراش از خشونت خانگی بود؛ نادیا در پی ضرب و شتم شدید توسط همسرش، فرید احمد مجید نیا، به قتل رسید. این واقعه نه تنها زندگی یک استعداد درخشان را به پایان رساند، بلکه به طرز غم‌انگیزی، زندگی نادیا انجمن غالباً از دریچه همین قتل وحشیانه روایت می‌شود.

این تمرکز بر مرگ او، که در گزارش‌های متعدد برجسته شده است، به پدیده‌ای گسترده‌تر اشاره دارد: دستاوردهای فکری و هنری زنان در جوامع مردسالار، به طرز غم‌انگیزی در برابر کنترل و خشونت مردانه آسیب‌پذیر است و اغلب تحت‌الشعاع مبارزات شخصی و قربانی شدن آن‌ها قرار می‌گیرد. این وضعیت، در عین حال که بر نبوغ هنری او سایه می‌افکند، به طرز متناقضی داستان او را به نمادی قدرتمند از مسائل اجتماعی فراگیر تبدیل می‌کند، به‌ویژه در مواجهه با شریعت اسلامی و سنت محمدی که حقوق زنان را محدود می‌سازند.

زندگی و شعر نادیا انجمن، گواهی قدرتمند بر تاب‌آوری در برابر ستم سیاسی و خانگی، نقدی دردناک بر بی‌عدالتی‌های اجتماعی، و نمادی ماندگار از حقوق زنان و آزادی هنری در افغانستان است.

زندگی اولیه و شکوفایی شاعرانه در میان ستم

تولد و پیشینه خانوادگی

نادیا انجمن در ۶ جدی ۱۳۵۹ (۲۷ دسامبر ۱۹۸۰) در هرات باستان، در شمال غرب افغانستان، در خانواده‌ای متمدن، تحصیل‌کرده و مذهبی به دنیا آمد. او یکی از شش فرزند منشی عبدالباقی نورزایی، وکیل اسبق مردم هرات در لویه جرگه، بود.

تحصیلات اولیه و آغاز استعداد شاعری

نادیا در سن پنج سالگی، زودتر از حد معمول، وارد مکتب محجوبه هروی شد و دانش‌آموزی باهوش و کوشا بود که همواره مورد تشویق والدینش قرار می‌گرفت. او سرودن شعر را حدود سن ۱۰ سالگی آغاز کرد. اولین شعر او در کلاس پنجم، در واکنش به بی‌عدالتی یک معلم نوشته شد؛ این اتفاق نشان‌دهنده تمایل اولیه او به استفاده از شعر به عنوان ابزاری برای بیان اعتراض به بی‌عدالتی بود.

این تجربه اولیه، انگیزه او را برای ادامه سرودن شعر تقویت کرد و مسیر آینده او را به عنوان صدایی برای عدالت‌خواهی در آثارش مشخص ساخت. این رویداد نشان می‌دهد که صدای هنری او از همان سنین پایین با آگاهی عمیق اجتماعی و تمایل به عدالت گره خورده بود.

زندگی تحت حاکمیت طالبان (۲۰۰۱-۱۹۹۵)

سال‌های نوجوانی نادیا مصادف با اشغال شهر هرات توسط گروه بنیادگرای طالبان در سپتامبر ۱۹۹۵ بود. طالبان به شدت فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی زنان و دختران را محدود کرده بودند و آن‌ها را از خروج از خانه بدون محرم و تحصیل در مکاتب منع می‌کردند.

«کارگاه سوزن طلایی» پنهانی

با وجود این محدودیت‌ها، نادیا به صورت خصوصی در خانه به تحصیل ادامه داد و در جلسات ادبی مخفی هرات شرکت می‌کرد. او از پرورده‌های «کارگاه سوزن طلایی» بود؛ یک محفل ادبی زیرزمینی که توسط شماری از فرهنگیان هرات در پوشش آموزش خیاطی به زنان ایجاد شده بود. این فعالیت بسیار خطرناک بود و در صورت کشف، مجازات‌هایی مانند زندان، شکنجه و حتی اعدام در انتظار شرکت‌کنندگان بود. وجود چنین مکانی، نمادی قدرتمند از مقاومت فکری و هنری در برابر ستم شدید است. این نشان می‌دهد که حتی در سرکوب‌گرترین محیط‌ها، افراد راه‌هایی برای حفظ و پرورش میراث فرهنگی و فکری خود می‌یابند و فعالیت‌های عادی را به پوششی برای پیگیری‌های فکری ممنوعه تبدیل می‌کنند. این مقاومت، تعهد تزلزل‌ناپذیر روح انسان به دانش و بیان را برجسته می‌سازد.

مربی‌گری و توسعه صدای شاعرانه

پروفسور محمد ناصر رهیاب از دانشگاه هرات، نادیا را در نوشتن و ادبیات راهنمایی کرد و به او کمک کرد تا صدایی متمایز برای خود پرورش دهد. او همچنین نادیا را با بزرگان ادبیات دری مانند حافظ، سعدی، بیدل دهلوی و به ویژه فروغ فرخزاد آشنا کرد که تأثیر عمیقی بر آثار او گذاشتند.

شکوفایی ادبی و کشمکش‌های زناشویی در افغانستان پساطالبان

دوران پساطالبان و تحصیلات رسمی

پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی، نادیا توانست تحصیلات رسمی خود را از سر بگیرد و وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه هرات شد. او دانشجویی ممتاز بود و اغلب بالاترین نمرات را کسب می‌کرد.

ازدواج و تشدید تضادها

در دوران دانشگاه، نادیا با فرید احمد مجید نیا، یکی از کارمندان دانشگاه که بعدها رئیس کتابخانه دانشگاه شد، ازدواج کرد. این ازدواج، فصلی «سرد» در زندگی او رقم زد. همسر و خانواده‌اش از فعالیت‌های ادبی او ناراضی بودند و آن را به دلیل زن بودن نادیا و شهرت عمومی‌اش، «مایه ننگ» برای آبروی خود می‌دانستند. این دیدگاه، ریشه در شریعت اسلامی و مردسالارانه از نقش‌های جنسیتی داشت که آزادی و ابراز وجود زنان را بر خلاف هنجارهای سنتی و مذهبی می‌دانست. فرید به طور فعال او را از شرکت در جلسات مشاعره و نقد ادبی منع می‌کرد.

این دوره، با وجود آزادی‌های ظاهری پس از سقوط طالبان، پارادوکس عمیقی را آشکار می‌سازد. در حالی که فرصت‌های رسمی برای تحصیل و حضور اجتماعی فراهم شده بود، نادیا در حوزه خصوصی زندگی‌اش با اشکال جدیدی از کنترل مردسالارانه مواجه شد. موفقیت عمومی او به عنوان یک شاعر، که نمادی از آزادی نویافته بود، به طور مستقیم به کاتالیزوری برای تضاد و سرکوب در زندگی خصوصی‌اش تبدیل شد. این وضعیت نشان می‌دهد که تغییرات رسمی در جامعه لزوماً هنجارهای فرهنگی ریشه‌دار را از بین نمی‌برد و آزادی می‌تواند در لایه‌های مختلفی از زندگی تجربه شود، به‌ویژه زمانی که شریعت اسلامی، به ابزاری برای سرکوب فردی تبدیل می‌شوند.

انتشار «گل دودی»

با وجود مخالفت‌های زناشویی، نادیا به نوشتن ادامه داد. اولین مجموعه شعر او، «گل دودی» (که به «گل دودی» یا «گل تیره» نیز ترجمه شده است)، در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این مجموعه به سرعت در افغانستان، پاکستان و ایران محبوبیت یافت، بیش از ۳۰۰۰ نسخه فروخت و چندین بار تجدید چاپ شد.

انتظار برای «یک سبد دلهره»

او در حال آماده‌سازی دومین مجموعه شعر خود با عنوان «یک سبد دلهره» بود که قرار بود در سال ۲۰۰۶ منتشر شود. گزارش‌ها حاکی از آن است که این مجموعه شامل اشعاری بود که انزوا و غم او را در زندگی زناشویی‌اش بیان می‌کرد.

شهرت فزاینده نادیا و حضور عمومی او از طریق شعرش، به ویژه «گل دودی»، نه تنها منبع افتخار نبود، بلکه مستقیماً به عنوان عاملی برای خشونت خانگی که منجر به مرگ او شد، عمل کرد. همسر و خانواده‌اش موفقیت او را «ننگ» می‌دانستند و آن را نقض نقش‌های جنسیتی سنتی می‌پنداشتند، جایی که برجستگی عمومی «امتیاز مردانه» تلقی می‌شد. این امر نشان می‌دهد که چگونه شکستن هنجارهای اجتماعی، حتی از طریق دستاوردهای هنری، می‌تواند در زمینه‌های مردسالارانه با واکنش‌های شدید و خشونت‌آمیز مواجه شود و موفقیت شخصی را به یک تخلف مرگبار تبدیل کند.

عمق مضمونی و بازتاب زندگی شخصی در شعر او

سبک و تسلط شاعرانه

نادیا انجمن بر هر دو فرم سنتی دری، به ویژه غزل، و شعر نو (شعر سپید) تسلط داشت. آثار او به خاطر «زبان تازه و دیدگاه جوانانه» و «دقت وحشیانه و ویرانگر» مورد ستایش قرار گرفتند.

مضامین اصلی

  • ستم، انزوا و یأس: شعر او به عمق مضامین حبس، تنهایی، غم و احساس در قفس بودن می‌پرداخت. ابیاتی مانند «من در این کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت / که عبث زاده‌ام و مهر بباید به دهانم» و «هویت من جایی در آشپزخانه پنهان شده است» به وضوح زندان فیزیکی و عاطفی زنان افغان را به تصویر می‌کشید. او اغلب حس «بیهودگی» در وجود خود را بیان می‌کرد.
  • مقاومت، امید و تاب‌آوری: با وجود غم فراگیر، آثار او حاوی جریان قوی از سرکشی و امید نیز بود. او به طرز مشهوری اعلام کرد: «من نه آن بید ضعیفم که ز هر باد بلرزم / دخت افغانم و برجاست که دایم به فغانم». اشعار او از شکستن قفس‌ها و یافتن صدا سخن می‌گفت.
  • مسائل فمینیستی و نقد اجتماعی: مضمون اصلی شعر او «زن و جایگاه او در جامعه» بود. او نابرابری‌های اجتماعی، ساختارهای مردسالارانه و نادیده گرفتن حقوق اساسی زنان، از جمله تحصیل و مشارکت اجتماعی را نقد می‌کرد. آثار او آرزوها و خواسته‌های زنان برای آزادی و ابراز وجود را بیان می‌کرد.

ارتباط مستقیم با مبارزات شخصی

شعر نادیا انجمن بازتاب مستقیمی از زندگی او، به ویژه تجربیاتش تحت حاکمیت طالبان و «انزوا و غم در ازدواجش» بود. مضامین «پرنده در قفس» و «خاموش شدن صدا» برای او انتزاعی نبودند، بلکه عمیقاً شخصی بودند. شعر او نه تنها یک بیان هنری، بلکه تفسیری عمیق اجتماعی-سیاسی و تخلیه عاطفی عمیقاً شخصی بود. مضامین ثابت حبس، یأس و مقاومت، بازتاب‌های مستقیم و ملموس از تجربه زیسته او تحت رژیم سرکوبگر طالبان و محدودیت‌های مردسالارانه در ازدواجش هستند. این امر آثار او را به منبعی ارزشمند برای درک واقعیت‌های روان‌شناختی و اجتماعی زنان افغان در دوره‌ای پرآشوب تبدیل می‌کند.

تأثیرپذیری از بزرگان ادبیات دری

او از شاعران کلاسیک مانند حافظ و سعدی، و چهره‌های مدرن مانند سهراب سپهری، فریدون مشیری و به ویژه فروغ فرخزاد، شاعر فمینیست ایرانی، تأثیر پذیرفته بود. در حالی که ایده‌آل‌های فمینیستی مشترکی با فرخزاد داشت، بیان شاعرانه انجمن به دلیل بافت اجتماعی محدودکننده افغانستان اغلب محتاطانه‌تر بود، اما در نمادگرایی خود به همان اندازه قدرتمند بود. این تفاوت ظریف، نشان‌دهنده انطباق استراتژیک او با چشم‌انداز اجتماعی-فرهنگی بسیار محدودکننده افغانستان است، جایی که چالش مستقیم می‌توانست مرگبار باشد. استفاده او از استعاره‌هایی مانند «پرنده در قفس» به او اجازه می‌داد تا نقدهای قدرتمندی از مردسالاری را بیان کند و از حقوق زنان دفاع کند، بدون اینکه صراحتاً هنجارهای اجتماعی را نقض کند، و بدین ترتیب پیامش می‌توانست طنین‌انداز شود و باقی بماند.

آثار مهم و عناصر مضمونی

عنوان اثرسال انتشارمضامین اصلیابیات نمونه (ترجمه)
گل دودی۱۳۸۴ (۲۰۰۵)ستم، انزوا، یأس، تاب‌آوری، رنج زنان، آرزوی آزادی«من در این کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت / که عبث زاده‌ام و مهر بباید به دهانم / من نه آن بید ضعیفم که ز هر باد بلرزم / دخت افغانم و برجاست که دایم به فغانم»
یک سبد دلهرهپیش‌بینی شده برای ۱۳۸۵ (۲۰۰۶) (پس از مرگ در اروپا منتشر شد)انزوا و غم در ازدواج، مبارزات شخصی، آرزوهای بر باد رفته(این مجموعه به طور خاص به مضامین «انزوا و غم در ازدواج» او می‌پرداخت.)

این جدول، آثار شناخته‌شده نادیا انجمن و پیام‌های اصلی نهفته در آن‌ها را به شیوه‌ای نظام‌مند ارائه می‌دهد. این اطلاعات، بحث تحلیلی پیرامون سبک و مضامین شاعرانه او را با ارائه مثال‌های ملموس و مروری روشن از صدای هنری او پشتیبانی می‌کند. برای خواننده‌ای که به سهم ادبی او علاقه‌مند است، این جدول خلاصه‌ای مختصر از صدای هنری او و ارتباط عمیق بین زندگی شخصی و مبارزات جهانی او را ارائه می‌دهد.

قتل: شرایط، پیامدهای حقوقی و واکنش عمومی

شرایط مرگ

نادیا انجمن در تاریخ ۴ یا ۵ نوامبر ۲۰۰۵ در هرات به قتل رسید. او در زمان مرگ ۲۴ یا ۲۵ سال داشت. علت مرگ او ضرب و شتم شدید توسط همسرش، فرید احمد مجید نیا، اعلام شد. گزارش‌های پلیس کبودی‌های مشهود بر جسد او را تأیید کردند.

انگیزه و اعتراف همسر

همسر نادیا در بازجویی‌های اولیه به ضرب و شتم او اعتراف کرد. درگیری به دلیل مخالفت همسرش با فعالیت‌های ادبی و شهرت عمومی نادیا بود که او و خانواده‌اش آن را «مایه ننگ» می‌دانستند. این دیدگاه، بازتابی از شریعت اسلامی و مردسالارانه از نقش زنان در جامعه بود که هرگونه برجستگی عمومی زن را «امتیاز مردانه» تلقی می‌کرد. گزارش شده است که مشاجره‌ای بر سر تمایل نادیا به دیدار خانواده در عید فطر، به ضرب و شتم مرگبار منجر شد. همچنین ادعاهایی مبنی بر مصرف حشیش توسط همسرش وجود داشت.

پیامدهای حقوقی و حکم بحث‌برانگیز

فرید نیا و مادرش دستگیر شدند. با وجود اعتراف اولیه به ضرب و شتم، فرید نیا بعدها ادعا کرد که نادیا سم خورده و خودکشی کرده است. او و خانواده‌اش از کالبدشکافی جلوگیری کردند و مانع از یافتن شواهد قطعی علت مرگ شدند. اگرچه فرید نیا به قتل محکوم و زندانی شد، بزرگان قبیله در هرات به پدر بیمار نادیا فشار آوردند تا فرید نیا را ببخشد و حکم زندان او را کوتاه کند. با وعده اینکه فرید نیا پنج سال را در زندان خواهد ماند، پدر نادیا رضایت داد و مرگ نادیا رسماً توسط دادگاه‌های افغانستان خودکشی اعلام شد. در نتیجه، فرید نیا تنها یک ماه بعد آزاد شد.5 گزارش شده است که پدر نادیا اندکی پس از این اتفاق، از شوک درگذشت. نادیا یک پسر شش ماهه از خود به یادگار گذاشت که اکنون تحت سرپرستی فرید نیا است.

نتیجه حقوقی پرونده قتل نادیا، که با آزادی همسرش پس از تنها یک ماه به پایان رسید، با وجود اعترافات اولیه و شواهد ضرب و شتم، به وضوح نشان‌دهنده ناکامی‌های سیستمی و ساختارهای مردسالارانه عمیق در سیستم قضایی افغانستان است. تأثیر «بزرگان قبیله» که پدر نادیا را برای بخشش تحت فشار قرار دادند، نشان می‌دهد که چگونه ساختارهای قدرت سنتی و غیررسمی، که اغلب تحت تأثیر شریعت اسلامی قرار دارند، می‌توانند فرآیندهای قانونی رسمی را نادیده بگیرند و عملاً عدالت را انکار کرده و فرهنگ معافیت از مجازات را برای خشونت علیه زنان تداوم بخشند.

واکنش ملی و بین‌المللی

قتل نادیا اعتراضات گسترده‌ای را از سوی سازمان ملل متحد، سازمان‌های حقوق بشر افغانستان و جوامع ادبی در داخل افغانستان و در سطح بین‌المللی برانگیخت. مرگ او به عنوان «ضایعه‌ای بزرگ برای افغانستان» شناخته شد و «شدت و فراگیری چشمگیر» خشونت خانگی علیه زنان در این کشور را برجسته ساخت. هزاران نفر در مراسم تشییع جنازه او شرکت کردند. پرونده او اغلب با رابعه بلخی، شاعر زن دری‌گوی دیگری که در تاریخ به طرز غم‌انگیزی به قتل رسید، مقایسه می‌شد.

شهرت فزاینده و حضور عمومی نادیا انجمن، که در سراسر افغانستان، پاکستان و ایران گسترش یافته بود، نه تنها منبع افتخار نبود، بلکه به طور مستقیم به خشونت خانگی منجر شد که جان او را گرفت. همسر و خانواده‌اش موفقیت او را «ننگ» می‌دانستند و آن را نقض نقش‌های جنسیتی سنتی می‌پنداشتند، جایی که برجستگی عمومی «امتیاز مردانه» تلقی می‌شد. این امر نشان می‌دهد که چگونه شکستن هنجارهای اجتماعی، حتی از طریق دستاوردهای هنری، می‌تواند در زمینه‌های عمیقاً مردسالارانه و تحت تأثیر شریعت اسلامی، با واکنش‌های شدید و خشونت‌آمیز مواجه شود و موفقیت شخصی را به یک تخلف مرگبار تبدیل کند.

میراث ماندگار: نمادی از مقاومت و الهام‌بخشی

تأثیر ماندگار بر ادبیات افغانستان

مرگ نادیا انجمن به طور گسترده به عنوان «ضایعه‌ای بزرگ» برای ادبیات افغانستان مورد سوگواری قرار گرفت و «شکاف عظیمی در انجمن ادبی هرات» بر جای گذاشت. او به خاطر معرفی «زبان تازه و دیدگاه جوانانه» به شعر دری و تسلطش بر غزل کلاسیک و شعر نو به یاد آورده می‌شود. آثار او همچنان مورد مطالعه و تجلیل قرار می‌گیرد.

نمادی برای حقوق زنان و مقاومت

فراتر از سهم ادبی، نادیا انجمن به نمادی قدرتمند برای حقوق زنان و مبارزه مداوم علیه خشونت مردسالارانه در افغانستان تبدیل شده است. شعر او «دخت افغان» با ابیات تأثیرگذار مقاومت، به موسیقی درآمده و به طور گسترده‌ای خوانده شده است و به سرودی برای رنج و تاب‌آوری زنان تبدیل شده است. سرنوشت غم‌انگیز او توجه دوباره‌ای را به مسئله فراگیر خشونت خانگی در افغانستان جلب کرد. مرگ نادیا، با وجود اینکه تلاشی برای خاموش کردن او بود، به طرز متناقضی صدایش را تقویت کرد و او را به نمادی قدرتمند و ماندگار از مقاومت در برابر خشونت مردسالارانه و شریعت اسلامی که حقوق زنان را محدود می‌کنند، تبدیل کرد. او نمادی برای حقوق زنان، نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهانی، شد. فاجعه شخصی او به یک فریاد جمعی تبدیل شد و نشان داد که چگونه رنج فردی، هنگامی که در چارچوب بی‌عدالتی‌های اجتماعی گسترده‌تر قرار می‌گیرد، می‌تواند جنبش‌ها را برانگیزد و اقدامات جمعی را الهام بخشد.

تأثیر بر شاعران جوان

زندگی و نوشته‌های او «تأثیر عمیقی بر شاعران همکارش، گروه ادبی، شهر هرات، ملت و حتی فراتر از آن گذاشت». او الهام‌بخش نویسندگان جوان زن، به ویژه در هرات، شد تا با وجود ناملایمات، به دنبال رویاهای خود باشند و صدای خود را بیان کنند.

به رسمیت شناخته شدن جهانی و ترجمه

آثار او با چندین مجموعه ترجمه شده به انگلیسی، مانند «دودها» (Smoke Drifts) و «بارگیری شعرها مانند اسلحه» (Load Poems Like Guns) ، و به پرتغالی («فلور دی فومو»)، به رسمیت شناخته شدن بین‌المللی دست یافته است. این فرآیند ترجمه به عنوان نوعی دیپلماسی ادبی عمل می‌کند که شکاف‌های فرهنگی را پر می‌کند و به مخاطبان جهانی اجازه می‌دهد تا مستقیماً با واقعیت‌ها و مبارزات پیچیده زنان افغان درگیر شوند و بدین ترتیب همدلی را تقویت کرده و روایت‌های ساده‌انگارانه غربی را به چالش بکشند.

نتیجه‌گیری: صدایی که همچنان طنین‌انداز است

نادیا انجمن، شاعری که از کوره ستم برخاست، با سهم ادبی شجاعانه‌اش و شرایط غم‌انگیز مرگش، چالش‌های شدیدی را که زنان در افغانستان با آن روبرو هستند، برجسته ساخت. او نمادی از مقاومت و الهام‌بخش برای نسل‌های بعدی شد.

با وجود اینکه زندگی او به طرز فجیعی کوتاه شد، صدایش خاموش نشد. شعر او همچنان الهام‌بخش است، تفکر را برمی‌انگیزد و یادآور قدرتمند هزینه انسانی نابرابری جنسیتی و روحیه پایدار مقاومت است. او چراغی برای آزادی هنری و حقوق زنان باقی می‌ماند و میراثش گواهی بر قدرت کلمات برای فراتر رفتن از مرگ است.

غزلی از ناديا انجمن

نيست شوقی که زبان باز کنم، از چه بخوانم؟
من که منفور زمانم، چه بخوانم‌ چه نخوانم

چه بگويم سخن از شهد، که زهر است به کامم
وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانم

نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم
چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم

من و اين کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت
که عبث زاده‌ام و مهر ببايد به دهانم

دانم ای دل که بهاران بود و موسم عشرت
من پربسته چه سازم که پريدن نتوانم

گرچه ديری است خموشم، نرود نغمه ز يادم
زان که هر لحظه به نجوا سخن از دل برهانم

ياد آن روز گرامی که قفس را بشکافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم

من نه آن بيد ضعيفم که ز هر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست که دايم به فغانم

عالی0%

خیلی خوب0%

خوب0%

نسبتا خوب0%

دوست ندارم0%

  • 1
  • دیدگاه

Dexter Freethinker

اخلاقیات و خداناباوری

[read_status]
  • 50
What is intellect
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

عقل چیست؟

[read_status]
  • 39
چرا به دیگرن بگویم من خداناباورم؟
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

چرا به دیگران بگویم من خداناباورم؟

[read_status]
  • 26
معرفی کتاب پیش درآمدی بر خودشیفتگی
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

معرفی کتاب پیش درآمدی بر خودشیفتگی

[read_status]
  • 23
معرفی کتاب آتئیسم برای نوآموزان
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

معرفی کتاب آتئیسم برای نوآموزان

[read_status]
  • 63
براساس علم، خدا وجود ندارد
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

براساس علم، خدا وجود ندارد

[read_status]
  • 71
  • 2
  • دیدگاه

Dexter Freethinker

آزاداندیشی چیست؟

[read_status]
  • 44
مزدک بامدادان
  • 0
  • دیدگاه

اسلام چگونه پدید آمد؟

[read_status]
  • 48
عبدالرئوف محمد
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

عبدالرئوف محمد؛ از وزارت طالبان تا تهدیدی برای امنیت غرب

[read_status]
  • 23
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

نانسی دوپری مادربزرگ افغانستان

[read_status]
  • 22
چرا بعضی افراد در معرض مرگ شاد هستند؟
  • 0
  • دیدگاه

چرا بعضی افراد در معرض مرگ شاد هستند؟

[read_status]
  • 38
تلاوت یا مطالعه قرآن؟
  • 0
  • دیدگاه
آگاهی تنها راه آزادیست

How I was raised in an Islamic community

[read_status]
  • 22
  • 0
  • دیدگاه

خداناباوری جرات یا اشتباه؟

[read_status]
  • 28
atheism سفری هیجان انگیز از ایمان تا ناباوری
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

سفری هیجان انگیز از ایمان تا ناباوری

[read_status]
  • 29
تلاوت یا مطالعه قرآن؟
  • 1
  • دیدگاه

Dexter Freethinker

تلاوت یا مطالعه قرآن؟

[read_status]
  • 31
Does Islam Preach Jihad?
  • 0
  • دیدگاه

Dexter Freethinker

Does Islam Preach Jihad?

[read_status]
  • 24
Tails
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

چرا انسان‌ها دم ندارند؟

[read_status]
  • 22
ancient stone of capuchin monkeys
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

ابزارهای سنگی باستانی کشف‌شده در برزیل، کار دست انسان‌ها نیستند

[read_status]
  • 29
Monkey
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

چرا نخستی‌سانان مغزهای بزرگی دگرگشت دادند؟

[read_status]
  • 11
Darwin
  • 0
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

دگرگشت چیست؟

[read_status]
  • 29
کروموزوم چیست؟
  • 3
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

کروموزوم چیست؟

[read_status]
  • 17
DNA چیست؟
  • 2
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

DNA چیست؟

[read_status]
  • 17
کدام سیاره به زمین نزدیک‌تر است؟
  • 2
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

کدام سیاره به زمین نزدیک‌تر است؟

[read_status]
  • 24
ساز نابینا
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

ساعت ساز نابینا

[read_status]
  • 19
حقوق بشر
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

حقوق بشر

[read_status]
  • 18
صد سال تحولات سیاسی افغانستان
  • 1
  • دیدگاه

پویا آزاداندیش

صد سال تحولات سیاسی افغانستان

[read_status]
  • 37
  • Donate

از شما که در نظر دارید با کمک مالی خود، به فعالیت های سازمان غیرانتفاعی ایکس مسلم کمک کنید، صمیمانه سپاسگزاریم.

ایکس مسلم، یک سازمان غیرانتفاعی است که با هدف آزادی کشور عزیز ما از خرافات اسلامی، در میان هموطنان خود که در سراسر جهان زیست میکنند، فعالیت می کند. ما معتقدیم که اسلام دینی خشونتزا، تروریست پرور و زن ستیز است. ما تلاش می کنیم تا این پیام را به گوش جهانیان برسانیم و به مسلمانانی که به حقوق بشر ارزش قائل هستند، کمک کنیم تا با تفکر مستقل و خردمندانه، به باورهای خود بنگرند.

آزادی، توانایی انسان در انتخاب مسیر زندگی خود است. آزادی انتخاب، آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی حرکت، آزادی تجمع، آزادی اعتراض، آزادی از شکنجه، آزادی از تبعیض، همه و همه از ابعاد مختلف آزادی هستند. آزادی، شرط لازم برای زندگی انسانی است. انسان بدون آزادی، نمی‌تواند به شکوفایی و رشد خود برسد. آزادی، به انسان اجازه می‌دهد تا استعدادها و توانایی‌های خود را پرورش دهد، به دنبال اهداف خود برود و در جامعه مشارکت کند.

ایکس مسلم
  • تماس با ما
  • در باره ما
  • حریم خصوصی
  • قوانین استفاده
  • قوانین استفاده
  • سوالهای متدوال
  • دانلود اپلیکیشن
  • ایکس مســـــــــــــلم
  • دانلود نسخۀ موبایل بزودی
لوگو گوگل
Apple app
انتخاب زبان
تلفن پشتیبانی:
  • شنبه تا پنجشنبه ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۳۰ به وقت افغانستان
  • ایکس مســـــــــــــلم در شبکه‌های اجتماعی:
  • ©۲۰۲۴ — کلیه حقوق برای تیم ایکس مسلم محفوظ است
  • موسس و دیزاین:
error: